تاب آوری به نفع آینده است چرا که تاب آوری امکان زندگی بیشتر و طولانی تری را بوجود می آورد اما این تعارضی با برخورداری از ذهن آگاهی و بودن در اینجا و اکنون ندارد کما اینکه مطالعات نشان داده است آندسته از افرادی که نمره ذهن آگاهی بیشتری دارند از نمره تاب آوری بالاتری هم برخوردارند در مقابل دسته دیگری از مطالعات تخصصی در رزمینه تاب اوری نشان داده است که شادکامی بیشتر را تاب آوری بیشتر امکان پذیر میکند.
اگرچه از تاب آوری به معنای به تاخیر انداختن لذت هم یاد شده است اما تاب آوری روانی با اینجا و اکنون بودن هم منافاتی ندارد بلکه تاب آوری رویدادی است که در الان رخ میدهد.
سارا حق بین مترجم و نویسنده خانه تاب آوری در ادامه این مطلب اضافه میکندکه انسان به طور متوسط حدود ۴۰۰۰ هفته طول عمر دارد. تمام آنچه که تا به حال آرزوی دستیابی به آن را داشتیم، همه شادیها و دردهای قلبیمان، تمام لحظات گذرای ما از تجربه هستی، در این ذخیره زمانی کوتاه رخ میدهند.
علیرغم آگاهی کامل از پایانپذیری آن، به نظر میرسد اغلب به حد کفایت قدردان و سپاسگزار زندگی نیستیم . به نظر میرسد اغلب به حد کفایت اینجا واکنون نیستیم .
تصور خود را از آینده خود در نظر بگیرید. نسبت به فردی که پنج ماه یا پنج سال دیگر میشوید چه احساسی دارید؟ چقدر مایل هستید آسایش فوری خود را به نفع آیندهتان فدا کنید؟
به نظر میرسد خود آینده ما به قدری از خود کنونی ما دور است که ما تمایل داریم زندگی خود را طوری اداره کنیم که گویی فردا مشکل شخص دیگری است. ما ترجیح میدهیم اکنون پول را خرج کنیم و به دومین وعده دسر بپردازیم، حتی در حالی که میدانیم در طول جدول زمانی هیچ لطفی به خودمان نمیکنیم. ما با این نگرش پیش میرویم: «چو فردا رسد فکر فردا کنیم». محققان این را تمرکز بیش از حد در زمان حال مینامند.
با این حال وقتی صحبت از شادی میشود، این خود فعلی ما است که معمولاً محروم میشود. چقدر احساس خوشبختی را به آینده خود موکول کردهاید؟ در میانه یک روز کاری شلوغ فکر میکنید، وقتی این کار را انجام دهم خوشحال خواهم شد. وقتی کار را انجام میدهید فکر میکنید وقتی در تعطیلات باشم خوشحال خواهم شد. حتی وقتی در همان ساحلی که مطمئن بودید در نهایت خوشبختی را پیدا میکنید به استراحت میپردازید، شروع به پیشبینی لذتهایی میکنید که هنوز در راه است. در نتیجه ما از لذت کامل از لحظه مقابلمان ناآگاهانه عبور میکنیم و کل سفر را در طول مسیر از دست میدهیم. در واقع ما زمان حال را از دست میدهیم.
دلیل اینکه چرا خود آینده ما برای ما غریبه به نظر میرسد تا حدی به دلیل انتزاعی بودن و عدم اطمینان فردا است. اما چگونه میتوان آینده را زندهتر کرد تا ارتباط عاطفی بین خود، حال و آینده ایجاد شود. تقویت این رابطه مهم است زیرا میتواند رفتارهایی را تسهیل کند که هم اکنون و هم بعداً برای رفاه ما مفید باشد. انجام کاری برای خود آیندهام، مانند هدیه دادن به خود آیندهام است.
همانطور که میتوانیم از سخاوتمندی با خانواده و دوستان خود لذت ببریم، میتوانیم یاد بگیریم که از انجام کاری که به نفع آینده ماست لذت ببریم.
• با نوشتن نامهای به آینده خود و ارسال پاسخ، گفتگوی بین خود را شروع کنید. شاید بتوانید بینشهایی در مورد نیازهای آینده خود به دست آورید که شما را وادار به انجام اقدامات مفید در حال حاضر کند.
• دو چیز را در نظر بگیرید که احتمالاً بین خود فعلی و آینده شما ثابت میماند. وقتی ما ثبات نسبی حس خود را در طول زمان درک میکنیم، میتواند کمی از اضطراب در مورد عدم قطعیتهای آینده را کاهش دهد و معنا و هدف را در زندگی ما افزایش دهد.
• بهترین نسخه از خود را تجسم کنید.این میتواند فداکاریهایی را که امروز برای آینده انجام میدهید ارزشمندتر کند.
• خودتان را در دوران پیری تصور کنید. با نگاهی به گذشته، آرزو میکنید با زمان خود چه کارهایی بیشتر یا متفاوت انجام میدادید؟ خود آینده شما برای چه چیزی از شما تشکر خواهد کرد؟ چگونه میتوانید اکنون آینده را اولویتبندی کنید، به طوری که وقتی بعداً به آن نگاه میکنید، با علاقه به آن فکر کنید؟