پرخاشگری چیست؟تعریف پرخاشگری در روانشناسی کدام است ؟ رفتارهای پرخاشگرانه بر چند نوع است ؟ فرآیند رسیدن به خشم و پرخاشگری چگونه است ؟ انواع پرخاشگری از نظر روانشناسان کدام است ؟
پرخاشگری چیست؟تعریف پرخاشگری در روانشناسی کدام است ؟ رفتارهای پرخاشگرانه بر چند نوع است ؟ فرآیند رسیدن به خشم و پرخاشگری چگونه است ؟ انواع پرخاشگری از نظر روانشناسان کدام است ؟ تعریف پرخاشگری طبق روانشناسی اجتماعی، شامل هر رفتار یا عملی است که هدف آن آسیب رساندن به یک شخص، حیوان یا حتی اموال فیزیکی باشد.اعمال خشونت آمیزی مانند: فریادزدن، فحاشی کردن و یا کارهای سادهای همچون شکستن عمدی لیوان مورد علاقه دوست خود، پنچر کردن لاستیک یک همکار یا حتی شایعهپراکنی در مورد یک آشنا نمونههایی از اعمال تهاجمی و پرخاشگرانه هستند.
در اغلب این موارد رفتار پرخاشگرانه و خشونت در کنار یکدیگر قرار میگیرند؛ با این حال در علم روانشناسی تعریف پرخاش و خشونت کاملا متفاوت هستند.
تعریف پرخاشگری در روانشناسی
پرخاشگری کلمهای است که ما هر روز برای توصیف رفتار دیگران و شاید حتی خودمان استفاده میکنیم. افرادی که فریاد میزنند، به یکدیگر آسیب میرسانند، یا در ترافیک عصبانی میشوند و راه را بر دیگری میبندند، به نوعی میتوانند افرادی پرخاشگر باشند. اگر پرخاشگری را درمان نشود، شدت و میزان آن خشونت بیشتر خواهد شد و آسیبهای جبران ناپذیری از خود برجا میگذارد.
خشم چیست؟
احساس خشم نوعی هیجان است که از لحاظ شدت میتواند خفیف، شدید و یا ویرانگر باشد. خشم نیز همانند سایر هیجانات موجب تغییرات زیادی در سیستم فیزیکی و بیولوژیکی ما میشود که از جمله آنها میتوان به تنفس سریع، افزایش ضربان قلب، فشار خون و میزان ترشح آدرنالین و نورآدرنالین اشاره کرد.
حوزهی روانشناسی، اصطلاح پرخاشگری را برای طیف وسیعی از رفتارها در نظر میگیرد که میتواند موجب آسیب های جسمی و روانی به خود، دیگران یا اشیا در محیط شود. این نوع رفتارها بر آسیب رساندن به شخص دیگر از نظر جسمی یا روحی متمرکز است. احتمالاً همه ما حداقل یکبار با نوعی از رفتار پرخاشگرانه روبهرو شدهایم و حتی ممکن است به دلیل قرارگیری در شرایطی نامساعد، فشارهای عصبی، خستگی و غیره از خود رفتار پرخاشگرانه نشان داده باشیم.
انواع رفتارهای پرخاشگرانه
داد زدن
توهین
تهدیدهای لفظی
حرکات تهدیدآمیز
تماسهای تلفنی، نامهها یا پیام های آنلاین سو استفاده
سایر اشکال آزار و اذیت
سوء استفاده عاطفی
طعنه
فرآیند رسیدن به خشم و پرخاشگری
فرایند خشم و پرخاشگری پنج مولفه را شامل میشود که مطالعهی هر کدام از آنها اطلاعات زیادی را در اختیار ما قرار میدهد. اولین مولفه احساسات پیش از خشم است.
خجالتزدگی، گناه، ناامیدی، آزردگی و اضطراب و حتی احساسات بدنی مانند فشار در شکم، شانه و فک و صورت میتواند پیش در آمدی بر بیرون ریزی خشم باشد. افزایش دمای بدن، سنگینی قلب، سر درد و لرزش آغازگر انفجار خشم میباشند. رفتار پرخاشگرانه قادر است تمام این احساسات ناخوشایند را به تعلیق در آورد
دومین مولفه افکار محرک است که شامل خاطرات و تصاویر دردناک که به واسطهی حادثهای سرکوب شدهاند و دوباره به یادمان میآیند. تجدید خاطرات آسیبها، شکست و فقدانهای گذشته ممکن است ناخوشایند بوده و تلاش برای اجتناب از آنها شود. افکار محرک اغلب شمارا فردی قربانی نشان داده و درد و رنج را به گردن فرد دیگری میاندازد و برچسب هایی مانند: احمق، نالایق، خودخواه به شما میچسباند.
سومین مولفه برانگیختگی بدنی است که ممکن است به تدریج یا به شکل موجی ناگهانی از برونریزی باشد.
چهارمین مولفه انگیزهای برای اقدام شکل میگیرد که این اقدام اغلب از افکار محرک و برانگیختگی بدنی شکل میگیرد.
و در نهایت رفتار پرخاشگرانه که آخرین و مخربترین بخش میباشد که با فریاد زدن، مقصر دانستن دیگران، پرخاش کردن، کتک زدن، شکستن اشیا، قطع کردن صحبت، طعنه زدن، غیبت کردن، فاصله گرفتن جسمی و عاطفی از موارد دیگر محسوب میشود.
انواع پرخاشگری از نظر روانشناسان
پرخاشگری ابزاری:
نوعی پرخاشگری پنهان، تهاجمی یا کنترل شده میباشد که با سطوح پایین برانگیختگی همراه است و عموما هدفی غیر از آسیب رساندن بدنی را دنبال میکند. پرخاشگری ابزاری برای آسیب رساندن به کسی برای به دست آوردن چیزی است. به عنوان مثال زورگویی که به بچهای برخورد میکند و اسباب بازیهای آن را میدزدد ، نمونهای از پرخاشگری ابزاری است.
پرخاشگری انفعالی:
نوع دیگری است که به منظور صدمه زدن و آزار رساندن به دیگری ابراز میشود و هدف آن صرفا آزار رساندن است. مثلا کسی که برادر و خواهر خود را میزند.
مثال هایی از پرخاشگری ابزاری
غیبت
پخش شایعات
انتقاد پشت سر دیگران
قلدری
رها کردن دیگران از یک گروه یا طردکردن آنها
رد نظرات دیگران
تهدید به جدا شدن از شریک زندگی در صورت عدم رعایت شریک زندگی
معاشقه با شخص دیگر برای تحریک حسادت
اغلب نتایج منفی پرخاشگری جسمی ممکن است بارزتر باشد، اما پرخاشگری غیر فیزیکی و ابزاری پیامدهایی را به دنبال دارد نیز برای قربانی دارد. در بریتانیای کبیر، گزارش شده که ۲۰٪ از نوجوانان توسط شخصی که شایعات آزار دهندهای در مورد آنها ایجاد می کند، مورد آزار و اذیت قرار می گیرند و براساس گزارشات مشخص شده است که دختران قربانی پرخاشگری غیر فیزیکی بیشتر در معرض رفتارهای مضر مانند سیگار کشیدن یا خودکشی قرار میگیرند.
طرفداران ذاتی بودن پرخاشگری
گروهی از صاحب نظران علوم رفتاری نظیر فروید معتقدند که پرخاشگری رفتاری است که ریشه در ذات و فطرت انسان دارد. او معتقد است که پرخاشگری به عنوان یک نیروی نهفته در انسان دارای حالت هیدرولیکی است که به تدریج در شخص متراکم و فشرده میشود و سرانجام نیاز به تخلیه پیدا میکند.
عدهای دیگر بر این باورند اگر این انرژی به شکلی مطلوب و صحیح مثلاً در طرق ورزشها و بازیها تخلیه شود جنبه سازنده خواهد داشت. در غیر اینصورت به گونهای تخلیه میشود که مخرب خواهد بود و ممکن است اعمالی از قبیل قتل، ضرب و شتم، تخریب و نظایر آن را دربرداشته باشد.
پرخاشگری در انسان نماینده غریزه مرگ است که در مقابل غریزه زندگی در فعالیت است، یعنی همچنان که غریزه زندگی ما را در جهت ارضای نیازها و حفظ هدایت میکند غریزه مرگ به صورت پرخاشگری میکوشد به نابود کردن و تخریب کردن بپردازد این غریزه چنانچه بتواند دیگران را نابود میکند و از بین میبرد و اگر نتواند دیگران را هدف پرخاشگری و تخریب خود قرار دهد به جانب خود متوجه شده و به صورت خودآزاری و خودکشی جلوه گر میشود.
پرخاشگری یک امر ذاتی یا فطری
عدهای دیگر در مقابل ذاتی بودن پرخاشگری، اعتقاد دارند که فکر ذاتی بودن پرخاشگری برای انسان خطرناک و مخرب است، زیرا داشتن چنین فکری سبب میشود که پرخاشگری مانند میل به غذا یک واکنش اجتناب ناپذیر تلقی شود؛ بنابراین انسان در کنترل یا کاهش آن نمیتواند نقش داشته باشد.
گروه اول
همچنین این گروه دلایل فراوانی را مبتنی بر اینکه پرخاشگری منشأ غریزی و ذاتی نمیتواند داشته باشد ارائه دادهاند. به همین دلیل از نظر اجتماعی هم قابل آموزش است هم قابل پیشگیری و کنترل این گروه دلایل خود را در این باره اینطور بر میشمرند.
دشمنی ذاتی بین جانوران وجود ندارد و آنچه ما در این مورد میبینیم آموزشهایی است که والدین این جانوران به آنها دادهاند.وجود کروموزوم اضافی را نمیتوان دلیلی بر ذاتی بودن پرخاشگری دانست، کروموزم اضافی سبب افزایش و درشتی اندام میشود ولی چه بسا وجود اندام قوی و قد بلند از نظر اجتماعی خود یک امتیاز است.
گروه دوم
این گونه افراد را به عنوان مأمون، آدمکش که حالتهای پرخاشگرانه را به وجود میآورند باشند حال میتوان عدهای از پرخاشگران را یافت که فاقد کروموزم اضافی نیز هستند.
تحریک الکتریکی هیپوتالاموس در مورد جانور وقتی موجب رفتار پرخاشگرانه میشود که او در برابر جانور ضعیف تر از خود قرار گرفته باشد اگر جانوران در مقابل او قویتر از وی باشد واکنش او فرار و ترس است نه پرخاشگری.
انسان نیز حالت هیجانی عصبانیت و پرخاشگری بر طبق نظریه تحریکی- شناختی ناشی از شناخت فرد از کلمات و مفاهیم به عنوان ابزار عصبانیکننده و توهینآمیز استفاده کرد به همین دلیل ممکن است از دو فرد یکی در برابر شنیدن کلمهای عصبانی نشود و دیگری در برابر شنیدن همان کلمه عصبانی شود حال آنکه اگر پرخاشگری ذاتی بود بایستی هر دو نفر عصبانی میشدند.
گروه سوم
گذشته از دو گروه اصلی مطرح شده، گروهی معتقدند که رفتار پرخاشگری ریشه در عدم فرصت یادگیری دارد، یعنی کودک به علت اینکه فرصت یادگیری نداشته و یک موجود ناپختهاست، نمیداند که نسبت به یک محرک چگونه عمل کند لذا ممکن است به صورت پرخاشگری از خود واکنش نشان دهد؛ لذا این کودک بایستی به مرور یاد بگیرد تا چگونه پاسخ محرکات را به صورت مناسب دهد.
گاهی رفتارهای پرخاشگرانه ناشی از یک احساس ناامنی است که در حقیقت این رفتار یک پاسخ دفاعی به وضعیت ناامنی است که در آن قرار گرفتهاست. یک کودک با ابزار دفاعی که یک حرکت پرخاشگرانه است از خود دفاع میکند تا وضعیت ناامن را زا بین ببرد.
اهداف پرخاشگری چیست؟
پرخاشگری می تواند اهداف مختلفی را دنبال کند از جمله:
ابراز خصومت یا یک حس پنهان دیگر
ادعای تسلط
ترساندن یا تهدید کردن
ابراز تصرف
پاسخی به ترس
واکنش به درد
رقابت با دیگران
عواملی که میتوانند در پرخاشگری تأثیر بگذارند
عوامل بیولوژیکی
مردان بیشتر از زنان در معرض پرخاشگری جسمی قرار می گیرند. در حالی که محققان دریافته اند که زنان کمتر در معرض پرخاشگری جسمی قرار می گیرند، زنان بیشتر از اشکال غیر جسمی مانند پرخاشگری کلامی، پرخاشگری رابطه ای و طرد اجتماعی مورد آزار قرار میگیرند.
عوامل محیطی
نحوهی رشد و پرورش هم در شکلگیری پرخاشگری میتواند نقش داشته باشد. آزمایش عروسک معروفلبرت بندورا نشان داد که در سنین پایینتر کودکان میتوانند پرخاشگری را با تاثیر از محیط یاد بگیرند. کودکانی که یک ویدئو کلیپ را تماشا میکردند که در آن یک مدل بزرگسال رفتار پرخاشگرانه ای نسبت به عروسک Bobo داشت، احتمالاً وقتی فرصتی فراهم می شد، از این اقدامات تقلید می کرد.
عوامل جسمی
بیماریهای ژنتیکی و زمینهای از جمله: صرع، زوال عقل، روان پریشی، صدمات مغزی یا ناهنجاری و مصرف موادهای مخرب همچون الکل، مواد مخدر و … نیز میتواند بر ایجاد و شدت پرخاشگری تأثیر بگذارد.