مطالعات پژوهشگران دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه تهران نشان میدهد که حضور آگاهانه و مشفقانه درمانگر، فرآیندی مهم در رواندرمانی است و میتواند تشخیص پریشانی و تحمل رنج بیماران را بهبود بخشد.
پژوهشگران دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه تهران در تحقیقاتی تازه، تأثیر احساس شفقت رواندرمانگر را در فرآیند درمان بیمار بررسی کردند.
دکتر مریم عباسی سورشجانی، عضو هیأت علمی دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه تهران، در معرفی این پژوهش گفت: «در این مطالعه، رابطه بین بهوشیاری (mindfulness) درمانگر و حضور درمانگرانه (therapeutic presence) در جلسات رواندرمانی بررسی شده است. بهوشیاری، به معنی آگاهی کامل از تجارب درونی و بیرونی و حضور لحظه به لحظه، به عنوان راهی برای بهبود تعاملات درمانی در نظر گرفته شده است.
این مطالعه به این پرسش میپردازد که چگونه احساس شفقت نسبت به دیگران، از جمله تشخیص رنج و تحمل پریشانی در دیگران، میتواند تأثیر بهوشیاری را بر حضور درمانگرانه تسهیل کند.»
رئیس مؤسسه روانشناسی دانشگاه تهران با اشاره به اینکه این پژوهش از طریق توزیع پرسشنامه در میان گروهی از رواندرمانگران انجام شده است، درباره یافتههای این مطالعه چنین گفت: «نخستین نتیجه این بود که درمانگرانی که بهوشیاری در وجود آنها نهادینه است، در تشخیص رنج و تحمل پریشانی بیماران خود بهتر عمل میکنند. چراکه بهوشیاری درمانگران را تشویق میکند که نه تنها با تجربیات خود، بلکه با رنج بیماران خود نیز ارتباط برقرار کنند. این میتواند فضایی برای درک ایجاد کند و پاسخهای تکانشی یا بیتفاوتی را کاهش دهد.
دومین نتیجه این بود که درمانگرانی که در تشخیص رنج و تحمل پریشانی به نحوی مشفقانه ماهر هستند، احتمال بیشتری دارد که حضور درمانگرانه را تجربه کنند. بدان معنا که توان آنها در حمایت از کسانی که دچار رنجهای روانی عمیق هستند، با اثربخشی درمانی آنها سازگار است.»
عضو هیأت علمی دانشگاه تهران افزود: «بنا بر سومین نتیجه این مطالعه، سطح بهوشیاری رواندرمانگر در واقع با حضور درمانگرانه آنها مرتبط است. این نتیجه در راستای مطالعات دیگری است که اهمیت کیفیتهایی مانند بهوشیاری، انعطافپذیری و ثبات را در درمانگران برجسته کردهاند.
چنین ویژگیهایی، درمانگران را قادر میسازد تا بهتر گوش دهند، درک کنند و با بیماران خود ارتباط برقرار کنند، و در نهایت به کارایی درمانی و انعطافپذیری بیشتری دست یابند. در نهایت، یافتههای این مطالعه از این فرضیه پشتیبانی میکند که شفقت نسبت به دیگران، بهویژه تشخیص رنج و تحمل پریشانی، بهعنوان واسطهای بین بهوشیاری و حضور درمانگرانه و شفابخش عمل میکند.
به عبارت سادهتر، ظرفیت بهوش بودن درمانگر میتواند بر حضور درمانگرانه او از طریق تواناییاش در تشخیص پریشانی و تحمل رنج دیگران تأثیر بگذارد.»
این روانشناس و استادیار گروه روانشناسی دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه تهران همچنین گفت: «از دیگر یافتههای این مطالعه تازه آن است که سن درمانگر میتواند حضور درمانگرانه را پیشبینی کند.
درمانگران مسنتر و با تجربه بیشتر، سطوح بالاتری از حضور درمانگرانه را گزارش میکنند. این نتیجه با تحقیقات قبلی که نشان میدهد درمانگران باتجربه در حضور کامل در کنار مراجعان خود بهتر عمل میکنند، مطابقت دارد.»
دکتر عباسی در پایان افزود: «در مقیاسی بزرگتر، این مطالعه به زمینه رو به رشد تحقیقات در مورد بهوشیاری و رابطه شفابخش کمک میکند و بر ارتباط مثبت بین بهوشیاری درمانگر، شفقت او نسبت به دیگران و حضور درمانگرانهاش تأکید دارد. آموزش بهوشیاری میتواند ابزار ارزشمندی برای درمانگران باشد و توانایی آنها را در تشخیص پریشانی و تحمل رنج بیماران بهبود بخشد و حضور درمانگرانه آنها را افزایش دهد.»
نتایج این تحقیق که با همکاری پژوهشگرانی از دانشگاه تهران و تربیت مدرس انجام شده است، به تازگی از سوی انتشارات Taylor & Francis در نشریه «روانشناس بالینی» منتشر شده و از طریق پیوند زیر دستیافتنی است: