مفهوم تابآوری راهحلی امیدبخش و خوشایند است و هیچ انسانی در گذر زندگی از آسیبپذیری روانی مصونیت ندارد؛ لذا برنامهریزیهای کلان برای کشور و مدیریت شهری در تسری و تعمیق تابآوری جدی است.
تابآوری شهری یعنی مقاومت و مدیریت و بازگشت به حالت اولیه در برابر مشکلات و مصایب و دشواریها. براساس آمارهای بینالمللی با توجه به در معرض خطر بودن سرزمینهای گوناگون به ویژه شهرها در برابر بلایای طبیعی به ویژه بیماریهای همهگیر، زلزله یا حتی مشکلات فردی، زنان بیشترین کسانی هستند که از این آسیبها در رنج هستند.
در ادامه این مطلب آورده است شهرها با توجه به گستردگی و تراکم جمعیت در کشور ما که بالغ بر ۱۳۰۰ عدد است یکی از کانونهای اصلی برای استقرار زنان هستند. بیش از ۷۰ درصد جمعیت کشور در شهرها زندگی میکنند و زنان نیمی از ۷۰ درصد هستند. در شهرهای بزرگ این جمعیت با توجه به ظرفیتهای فردی و اجتماعی و بروز احتمالی اتفاقات طبیعی بیش از مردان در معرض ناتابآوری هستند.
ایجاد ظرفیتهای لازم برای آموزش، مهارتآموزی، اطلاعرسانی و ترویج فرهنگ تابآوری فرصتی است که امید به بازگشت زندگی بعد از طی دوره بحران را برای زنان بیشتر میکند.
براساس تحقیقی در سال ۸۹ میزان ارتباط رضایت زندگی با تابآوری، زنان به نسبت مردان بیشتر با کسب تابآوری از زندگی رضایت دارند یعنی هرچقدر میزان تابآوری زنان در برابر مسائل زندگی شهری و فردی بیشتر باشد رضایت آنها از زندگی افزونتر است. این مهم موید آن است که باتوجه به نقش زنان در آرامشبخشی به خانواده جدا از هویت فردی به عنوان یک فرد جامعه از جمعیت ساکن در شهرها ارتقای تابآوری آنها نهتنها میتواند نیمی از جمعیت را مقاوم و موثر گرداند بلکه قادر است در تامین مقاومت و بازگشت به زندگی، نقشی موثر برای خانواده داشته باشد.
در تحقیقی که در سال ۹۹ در دو منطقه ۳ و ۱۲ تهران که در مجله مطالعات اجتماعی ایران در رابطه با بیماری کرونا در تابستان ۹۹ چاپ شده، آمده است بین باورهای اعتقادی، سلامت جسمانی، سبک زندگی و… میزان تابآوری در میان زنان در این دو منطقه رابطه موثری وجود دارد…
لذا با توجه به مفهوم تابآوری که فرآیند توانایی یا پیامد سازگاری موفقیتآمیز بهرغم شرایط چالشبرانگیز و تهدیدکننده تعریف شده است، تابآوری ضرورتی جدی برای زنان در شهرها است.
تابآوری با در نظر داشتن توام شرایط استرسزا و توانایی ذاتی افراد برای سازگاری و دوام آوردن و رشد طبیعی در حضور شرایط استرسزا مطرح میشود؛ لذا توجه به آن که شهرها نیازمند تعبیه عناصر لازم نهادی و رفتاری و حتی سازهای برای تسری تابآوری میان زنان و مردان هستند، امری اساسی است.
از اینرو با عنایت به این تعریف که مفهوم تابآوری راهحلی امیدبخش و خوشایند است و هیچ انسانی در گذر زندگی از آسیبپذیری روانی مصونیت ندارد؛ لذا برنامهریزیهای کلان برای کشور و مدیریت شهری در تسری و تعمیق تابآوری جدی است.
در سالهای گذشته در قالب گروههای دوام سازمان مدیریت بحران تلاشهایی برای ایجاد گروههای همگرا برای ارایه خدمات مردمی به ویژه زنان در مواقع بروز بحران صورت گرفته است اما توسعه این گروهها در کنار باورپذیری برنامهریزان به ایجاد ظرفیتهای تازه برای توسعه تابآوری الزامی است.
توجه به این نکته ضروری است که امروزه قالب محلات دچار تغییرات جدی شده و به عبارتی با ساخت برجهای مسکونی و ایجاد محلات جدید لازم است بازنگری جدی برای فعالیت این گروهها و توسعه آموزشهای آنان و جلب مشارکت عمومی برای تسری عناصر تابآور برای جامعه به ویژه زنان باشد. شاید نشستهای همگن با زنان برجهای مسکونی از سوی هیاتمدیره و دعوت از متخصصین برای کاهش بار ناشی از مصایب جمعی و فردی بتواند بستری موثر برای این امر باشد اما این به تنهایی کافی نیست.
نهادسازی در کنار همگانیسازی آموزشها و مهارتهای تابآوری در بستر تابلوهای تبلیغاتی شهری، آموزش در مدارس و فرهنگسراها، شبکهسازیهای محلی و محدودهای فارغ از ساختار کنونی محلات شهری و متمرکز بر نقاط مسکونی و حتی آموزش زنان در محل کار و پیشه، بخشی از رویکرد باورپذیری تابآوری به عنوان یک اصل مهم در زندگی شهری است.
زنان به عنوان اصلیترین جمعیت در معرض آسیب در صورت نبود امکانات لازم مهارتی و آموزش و نهادی هستند که احتمال آن که دستخوش مشکلات عدیدهای شوند در میان آنها بسیار است؛ لذا کمتوجهی به این مهم منجر به نشر ناتابآوری و التهاب و کاهش رضایتمندی در میان آنها و به تبع آن در جامعه خواهد شد. بدین منظور برای رسیدن به سرزندگی زنان شهر نیازمند بازخوانی برنامهها هستیم.
زنان شهر ما با توسعه شهرنشینی نیازمند ابزارهای لازم برای نشر زندگی هستند و تابآوری یکی از این ابزارها است. این مهم تحقق پیدا نمیکند مگر آنکه چراغ آن در ذهن برنامهریزان و مدیران شهری از یکسو و ترویج مشارکتجویی و مشارکتپذیری از سوی دیگر صورت پذیرد.
تابآوری یک عنوان فانتزی و غیرقابل دستیابی نیست تجربههای ملی و مذهبی ما موید اثربخشی این نوع مهارتها و آموزشها است.